Neden kimse anlamıyor, harabe kız yeri değildir

چشمای هیچکسی قد چشمای دختر تر نیست

خرابه خیلی بی رحمه میترسم از شب تارش

خلاصه آخرش تو خواب سرت میریزه دیوارش

خدا مرگم بده دورت بگردم من از مهمون پذیرایی نکردم

خدا مرگم بده رنگم پریده تو بابای منی سر بریده

خدا مرگم بده آروم ندارم سرت رو روی دامنم میذارم

یارالی بابا یارالی

بخواب امشب که فردا رو باید باهم بریم بازار

ببینن میخری واسم لباس روشن گل دار

بخواب امشب که فردا خودت دنیامو میسازی

منو بازی نداد هیچکس بریم تو کوچه ها بازی

خدا خیرت بده بابای خسته میشه نازم کنی دلم شکسته

خدا خیرت بده که خیلی مردی خوش اومدی ولی بوسم نکردی

خدا خیرت بده بمون کنارم که نگن دخترا بابا ندارم

یارالی بابا یارالی

تموم آسمون ها رو بدنبال سرت بودم

با اینکه توی هر منزل کنار خواهرت بودم

میبینی کار دنیا رو تو رو دیدم که تو تشتی

همه گفتن سفر رفتی چرا اینجوری برگشتی

خدا صبرم بده سنگ صبورم

تو مجلس یزید شکست غرورم

خدا صبرم دردم همینه

خدا صبرش بده آه از سکینه

خدا صبرم بده دیگه بریدم

توی بزم حرام چیا شنیدم

یارالی بابا یارالی