Ayrılık canımı yakıyor, işlerim düğümlendi

سالهای نبودت رو تا کی آخه بشمارم

عمرم داره سر میشه حرفام بی اثر میشه

حیف تو که واسه من چشمات داره تر میشه

من بی تو میمیرم اگه میشه آقا برگرد

اصلا واسه من نه به خاطر زهرا برگرد

یا صاحب الزمان العجل ...

دنیام بی تو زندونه میبینی دلم خونه

با هجر تو سر کردم فکر میکنی آسونه

پیوسته پر از دردم دنبال تو میگردم

با جون و دلم عمق کمبودتو حس کردم

حالم اصلا خوب نیست نمیتونم آروم باشم

چه جوری یک عمر از دیدن تو محروم باشم

یا صاحب الزمان العجل ...