İnanması zor bu sene türbeni görememek

ببین حال و روزم رو جا مونده اربعینم واویلا

حسین جان خودم توی هیئت دلم اما با زائراته

یه سالی میشه که دلم تنگ ایوون طلاته واویلا

یعنی باز میبینم حرم رو یا مولا

بیارم حرم مادرم رو یا مولا

یعنی میشه واست بمیرم یه روزی

بگیری رو پاهات سرم رو یا مولا

حسین جان حسین جان ...

حسین جان بگیر از دل نوکر بی پناهت سراغی

دلم پر میگیره بازم واسه چای عراقی آقا جان

حسین جان چی دش ما رو تو کربلای خودت راه ندادی

یعنی ما فقط توی صحن تو هستیم زیادی آقا جان

نگو که نمیخوای گداتو اربابم

نگیری ازم کربلاتو بی تابم

برات نوکر خوبی نیستم میدونم

نشد کربلا باشم امسال دریابم

حسین جان حسین جان ...

حسین جان نبودی ببینی چهل شب چی اومد سرمن

بخون حال و روزم رو از این چشمای تر من

حسین جان چهل روز شده زینبت نصف جون لحظه لظحه

دل آسمون از غم معجر من میلرزه یا مظلوم

چهل شب زدن خواهرت رو یا مظلوم

اونا که بریدن سرت رو یا مظلوم

چهل شب منو درد و آزار یا مظلوم

چهل شب منو کوچه بازار یا مظلوم

حسین جان داره میکشه زینبت رو غم قتلگاهت

بمیرم عطش برده بودش رمق از نگاهت

حسین جان میریخت خون جلوی دو چشمای من از سر و روت

دلم رفت مدینه همین که لگد زد به پهلوت

صدا میزدی أین سقا، خندیدند

پا میکشیدی رو خاکا، خندیدند

آتیش زد به کل وجودم اون کافر

جلو من کشید خنجرش رو بر حنجر

حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم

کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم واویلا

حسین جان شده پیر و قامت کمان زینب در خجالت

ببخش من اگه اومدم بدون رقیه ات واویلا

بمیرم سه ساله برا چی باید سیر بشه از زمونه

چی آورد سرش کعب نی ، سیلی و تازیونه

یه لحظه با ما راه نیومد این دنیا

تو ویرونه شد دخترت خاک واویلا

فلک از غمای رقیه زد ناله

براش ریخته خون از چشمای غساله

حسین جان حسین جان ...