Ben de gitmeliyim, İmam Rıza’nın yardımıyla.

شا تا صبح میبینم خواب حرم تا حرم

چی میشه خط نزنی دوباره اسم منو

پاهام طلب میکنه پیاده اومدنو

گناه این دل من چیه که دوری شده

همه میان حرم و کار من فقط صبوری شده

منم باید برم به مدد امام رضا

پیاده از نجف تا به دیار عاشفا

به مرکز جنون تا برسم به کربلا

حسین آقام آقام حسین آقام آقام

آهایی مسافری که عازم این سفری

قول میدی کرببلا اسم منم ببری

گریه ها وقتی گرفت فضای چشم تو رو

یک بار حرم برای حرم نرفته برو

بگو آقا میدونی دل دیوونه میخواد

جای رقیه یک بار اربعین زیارت تو بیاد

منم باید برم یک زیارت با مادرم

خودت بگو چقدر بگم آقا حرم حرم

میبینی حالمو که پریشونه خاطرم

حسین آقام آقام حسین آقام آقام

زیارتاتون و ای مسافران حرم

سهیم کنید با همه مدافعان حرم

وقتی که میرسی و پا به حرم میزنید

به نیت همشون یکم قدم بزنید

نگاه نمیکنه که آقا به اشک چشم

نه کربلا منو برد نه گذاشت شهید سوریه شم

منم باید برم آره برم سرم بره

نذارم هیچ حرو می طرف حرم بره

یه روزی هم میاد نفس آخرم بره

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام